۱۳۹۰ بهمن ۵, چهارشنبه

آنچه را که اکثریت خاموش می خواهند


به تعقیب بن اول که قریب ده سال قبل برگزار شده بود، این بار دومین کنفرانس بین المللی درمورد افغانستان برگزارشد ودرآن به کارکرد های دولت وحکومت افغانستان در ده سال گذشته اندکی  تأمل صورت گرفت.  این امر که دولت وحکومت افغانستان دراین مدت چندان قابلیت وتوانایی حکومتمداری را از خود بروز نداده است ، چه رسد به ا ینکه در راستای ملت سازی ، بازسازی  واقعی با وجود مصرف نزدیک به 58 ملیارد دالر دراین مدت. همه ی این ها چالش های است که فراروی دولت وحکومت افغانستان وجود دارد. اما مهمترین مسئله که باید بدان توجه مبذول داشت، مساله ی امنیت درکشور است. کشوری که نزدیک به نیم قرن همه مردم  آن در منجلاب ناامنی دست به گریبان بوده است. این همه مسایل وبسا مسایل کشوری که برهمگان واضح است ؛ ازمسایل ومشکلات سیاسی گرفته تا اقتصادی و تهاجم فرهنگی وغیره مسایل را نباید نادیده گرفت.
    بهرروی معضلات ومشکلات بس فراوانی فراروی دولت مردان وسیاسیون ما قرار دارد. از مشکلات متعدد داخلی گرفته تا مشکلات راکه همواره همسایه گان ما بوجود می آورند، تا مشکلات را که خارجیان به حمایت ازما آمده اند . این ها همه مسایل است که در اذهان مردم متبلور بوده وتماشاگر این صحنه های مضحک  دراین نظام هست. این یک واقعیت است که مردم ما سالیان درازی با مشکلات ومعضلات دست پنجه نرم کرده اند واین واقعیتی است که هر نظام سیاسی که بوجود آمده به گونه ی واقعی به مردم خدمت نکرده است وهمه موارد؛ جز بدست آوردن قدرت، حفظ  و نمایش قدرت چیزی دیگری نبوده. آنان هرگز درراستای ملت سازی کاری را نکردند ، این واقعیتی دیگریست  که بنام های مختلف  برمردم مظالم متعدد و فراوانی را روا داشته اند وبنام مختلف جفاهای نا بخشودنی را انجام داده اند. همه ی این گونه موارد را می توان بر این که تمامی قاتلین جنگ های  گذشته مورد عفو، توسط خود آنان صورت گرفت ، تمامش کرد وپذیرفت  و دیگر جای بحث دراین مورد را هرگز باز نگذاشت . با آنکه مردم  سخت تشنه ی به پای میز محاکمه کشانیدن این افرادیست که سالیان متمادی مظالم متعددی را برمردم ما روا داشته  واز راه های گوناگونی  تا توانستند بر حریم خصوصی و حقوق طبیعی آنان تجاوز نمودند . پس با گذشت این همه نا بسامانی ها ، رنج ها ومشقت های را که برمردم ما روا داشته اند ، حال دراین برهه ی از تاریخ آیا زمانی آن فرانرسیده است که این متجاوزین ، مجرمین  وقاتلین دسته ها واجتماعات مختلف مردم به پای میز محاکمه کشانیده شود؟ آیا زمان آن فرانرسیده است که عدالت درمورد  آنان مرعی گردد؟ و آیا زمان آن نرسیده تا مردم از حقوق ضایع شده ی خویش پاسداری نمایند؟. پس ، اگر دراین برهه ی ازتاریخ مجرمین به جزای اعمال شان نرسند، سایرین افراد وگروه های که در اندیشه وفکری خرابکاری ، ویرانی وتباهی این حیطه ی خاکی ومردم اند ، همچنان به کاری  خویش ادامه میدهند، زیرا مطمئین هستند که هرگز ازآنان پرسشی  در مورد کارکرد آنان انجام نخواهد گرفت. به این می ماند که ؛ "هرآنچه دیگران کردند ورفتند وما هم می کنیم ومی رویم" غیر آن هرگز کاری صورت نخواهد گرفت. پس اگر ما ؛ دراین زمان که اکثر این مجرمین زنده اند عدالت اجرا نگردد ، باید بدانیم که  هرگز عدالت  اجتماعی دراین خاک اجرا نخواهد شد و عدالت وعدالت خواهی جزء یک خوابی می ماند که در چشمان ضایع شد گان حقوق وجود دارد وبا از بین رفتن آنان این خواب نیز از بین خواهد رفت وهرگز به واقعیت نخواهد پیوست.  

هیچ نظری موجود نیست: