۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

به بهانه روز جهانی کار گر

    وقتی برای اولین بار روز اول می ( روز جهانی کارگر) به ذهنم آمد ،همان یاد گذشته های دانشگاه بازهم مرا لرزاند. روزیکه می خواندیم ، برای اولین بار کارل مارکس ؛ اساسنامه بین المللی کارگران را نوشت وبعد ازآن به مانفست کمونست مسما شد.   واما در افغانستان کشورم؛
   روز جهانی کارگر؛ روزی که در افغانستان ، کا رگران شاید در ذهنش هم خطور ننمایند. روزیکه در افغانستان حتی از حقوق اساسی وطبعیی شان محروم اند . در مواردی به بهانه های مختلف از اداره ویا محل کار ، به گونه ی یک جانبه اخراج می شوند.
امروزه کارگران افعانستان ، با دشواریهای متعدد ومختلفی رو برواند، نبود بیمه کاری ، نبود امرار معاش به اندازه ی مخارج و نبود حقوق مناسب کاری و دهها مسئله ی دیگر کارگران کشور را با تهدید مستقیم مواجه می سازد.
بنا بر گزارش وزارت کا روامور اجتماعی شهدا ومعلولین در حدود 9 ملیون نفر واجد شرایط کار د رافغانستان وجود دارد و بنابه گفته ی آنان این امر رابطه ی مستقیم با ناامنی ها در افغانستان دارد.
  سرانجام باید گفت که کارگران افغانی در هر جای از دنیا با انواع متعددی از آزار ،شکنجه ،توهین ، تحقیرو.........روبرواند که این امر نیز در مورد کارگران داخل کشور نیز قابلیت صدق را دارد.
کارگران درافغانستان در پی یک لقمه نان برای زن واهل وعیالش است ، این در حالی است که در مدت یک دهه ملیارد ها دالر امریکایی وارد افغانستان شده ولی متاسفانه در راستای بهبود این قشر زحمت کش هرگز توجهی صورت نپذیرفته است. اگر کارخانه جات ومعادن استخراج می شد و به گونه ی فنی استخراج آنان رونق می گرفت ، بدون تردید این همه مردم که همیشه (شب وروز) درفکر شکم اند ازین همه رنج ومصیبت رهایی می یافت.


  به امید افغانستان بدون فقر وعاری از بیکاری .
 

هیچ نظری موجود نیست: