۱۳۹۱ خرداد ۱۳, شنبه

به بهانه روز جهانی کودک

       از روز جهانی کودک در حالی در افغانستان تجلیل به عمل می آید که بیش از هفت میلیون کودک افغان به کارهای بسیار شاقه ی مصروف اند ومتاسفانه اکثری آنان ، نان آوری خانواده هایشان نیز می باشند. این اندوه ترین امریست که از سالیان متمادی دست وگریبان مردم مارا می فشارد وبشدت آزارمان میدهد.  اطفال وکودکان افغانستان به گونه ی بسیار متوحشی مورد بهره برداری قرار گرفته ویا هم گاهگاهی مورد سوء استفاده کنندگان قرار می گیرد.
 این امر برهمگان واضح است که اطفال در افغانستان از اساسی ترین امکانات زندگی ورفاهی  و حقوق طبیعی برخوردار نیستند وهمواره مورد بهره برداری های متعدد ومتفاوتی هم قرار می گیرند ، کما اینکه در کوچه وپس کوچه های شهر کابل این امر به شکل بسیار واضحش ؛ عینی ترین وبهترین مثال این مدعاست. اطفال افغانستان در شهرها به کارهای چون: آب فروشی ، قالی بافی ، موترشویی ، حتی آب  فروشی ، شاگردان هتل ها ورستورانت های سری راه ها ومهمتر از همه ( رنگمال کفتش ها و سپند دود گران ) در مکانهای که جمعیت نستبا زیادی از مردم  حضور داشته باشند ، این ها مواردی اند که به شدت ادم را می یازارد.
این کودکان در پی آنند ، تا بی توانند با کارهای  روزانه اش ، شب هنگام زمانی که به خانه برمی گردند، بی تواند نانی خشکی را به پدر  ، مادر وخواهران ویا برادران خوردش  تهیه نماید.
      مردم افغانستان شاید درد ناکترین سرگذشت خود را در هنگام  طفولیت شان داشته باشند و بدون تردید این درد ناک  مرحله ی از زندگی ونخستین مرحله ی اجتماعی شدن است که تاثیر به سزای  بالای روح وروان انسانها در مراحل بعد  زندگی دارد. که همین امر باعث شده است تا بیش از 90% مردم ما دارای تکلیف روانی باشند.
صــــــدای کودکان  که در شهری کابل مصروف کارند ؛ هرگز از یاد نخواهند رفت: کا کا ، آب می خوری! ؛ پلاستیک می خری! ؛ ...........5 روپه 5 روپه .......... وصد ها صدای که گوش آدم حاضر نیست آنرا بشنود ، از حلقوم نازک واما خاک گرفته ی آنان شنیده می شود واین درد ناک ترین حالتی است که برایم روخ می دهد و بشدت گلویم را بغض می گیرد وچشمانم را اشک حلقه می زند. ولی آیا من می توانم به آرزوی که در سر دارم ، برسم یانه !  

هیچ نظری موجود نیست: