۱۳۹۱ فروردین ۲۱, دوشنبه

همه رویــایم ، در سرزمین که همه در فکر شکم اند

من کسی هستم زاده سرزمین دردورنج وغم واندوه وتولد شده درسرزمین دردوالم ِهزاران افراد وهزاران مادرکه درغم واندوه فرزندان وجوانانش سرزیر الاشه سالها نشسته وفکر دادخواهی روزی رابه سرمیی پروراند مادریکه موهایش سفید شده وچشمانش از گریه نابینا گردیده و همه چیزش رادرزندگی ازدست داده است .


 امامن واقعا درجای ازافغانستان تولدشده ام که تاهنوز 24 سال دارم اما جنگ را ندیده ام . شاید مضحک به نظر رسد زاده افغانستان باشد اما جنگ راندیده ، باید باورکنید که راست می گویم .
بدانید که من حالا خشونت  وتبعیض رادرکشورم حس مینمایم(زمانیکه فارغ صنف دوازدهم شدم ووارد شهر زیبای کابل گردیدم ) واقعآ کم کم حس کردم که جنگ و ویرانی شیرازه ای هموطنانم راربوده است .اکنون که هفت سال میگذرد قومگرایی مذهب گرایی، قوم گرلیی و...موارد کلمات نفرت انگیز زندگیم بیش ازهمه وبهتر ازبیش حس مینمایم .واقعا در دنیای ما همه افراد تنهادرفکر زنده ماندن هست و تنهادر فکر شکم.   چگونه اهل و عیال خویش را راضی سازند؟ وچگونه برای آنها نان بدست آورند وپوشاک تهیه نمایند؟  وچگونه امرار معیشت نمایند ؟. بلی فکر می کنم که  راست می گویم همه افراد درسرزمینم در فکر شکم هست . حتی از رییس جمهوری کشور گرفته تاوزرای فت من ویا کسانیکه در چوکی های خالی پارلمان هستند . بیا ای هموطنم  واقعیت را ببیینیم وواقعیت را بشنویم که در کشور به سر مردم ما که حتی در فکر شکم هست وانسانهای روی زمین که نه تنها در فکر شکم نیست بلکه سالها است که در فکر  چگونه   غلبه بر سایرین هست وخصوصا در فکر استعمار واستثمار وبرتری جهانی  حتی تلاش در راستای غلبه در کائینات.   ایا این بدور از واقعیت زنذگی ما نیست که در جهان امروز ، مادر فکر شکم ونیاز های اولی باشیم ولی در عین حال بتوانیم به این زودی خودر را از چنگال سایرین رهایی یابیم جای بسیار تاسف هست که رهبران سیاسی ما فقط در فکر شکم خود هستند وحتی نه به فکر افرا د های که به خاطر انها عضوی ازبدن خویش را در جنگ های بین الملیتی از دست داده اند واکنون توان کار کرد ن را ندارند  و نیز رهبران انها که سالها وما  ه ها  درکوها فرستاده اندواکنون  به فکر انها نیست ایا این داد خواهی را چه زمان رهبران نا به خرد ما جبران کنند ایا در زنگی یادر مردگی ؟ نمی شود در مردگی کسی را در پای میز کحاکمه کشید! اما گدشته ازاین حرف های بیهوده ایا کسی فرد اول مملکت خواهد شد که واقعا دلش به خاک وبه مردم در بدر این سرزمین وبوم بخورد ووا قعا ودل سوزانه به این سرزمین خدمت کند.   شاید روزی کسی بیاید و این خاک ویرانه را آباد سازد اما حالا چه  ؟! واما حال  باید همین قدر فهمید که به این زودی این امر مهم میسر ومقدرو نیست . تا زمانیکه در راستای پرژه  ملت سازی گام برداشته نشده وتا زمانیکه همه افراد در این سرزمین خود را برابر وبرادر حس نکنند ، هرگز ملت سازی به وقوع نخواهد پیوست  و تا زمانیکه این امر پدید نیامده ، این خاک هر گز به ارامی ومردم ان به رفاه نه خواهد رسید.

هیچ نظری موجود نیست: